داستان مردی که امام علی(ع) برای کسب رضایت او نخلستانش را فروخت
تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۳۲۴۵۰
مقام رأفت و رحمت و بخشایشگری امیرمومنان امام علی (ع) به میزانی گسترده و زیبا است که انسان را دچار بهت و حیرت میکند.
به گزارش قدس آنلاین، محمد علی انصاری، مفسر قرآن کریم و استاد حوزه و دانشگاه به تفسیر آیاتی از قرآن کریم، بیانات امیر حکمت و بلاغت امیرمومنان امام علی (ع) و شرح دعاهای صحیفه سجادیه پرداخته است که به صورت روزانه و موضوعی، در ماه مبارک رمضان تقدیم مخاطبان میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مقام رأفت و رحمت و بخشایشگری امیرمومنان امام علی (ع) به میزانی گسترده و زیبا است که انسان را دچار بهت و حیرت میکند.
محمد حنفیه فرزند امیرمومنان امام علی (ع) میگوید هر گاه غلههای پدرم که رضوان الهی بر او باد از روی زمین کشاورزی ایشان میرسید خوراک خود، خانواده، مادران و فرزندان را برمیداشت، خوراک امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را میداد، خوراک مرا میداد، به هر کس از فرزندانش که حاضر بودند سهم او را میداد، به عقیل و پسرانش، به فرزندان جعفر، به ام حامی خواهر امام و فرزندان او، به همه فرزندان عبدالمطلب، و خانوادهها و فرزندان ایشان در بنی هاشم میبخشید، به گونهای که برای وی چیزی باقی نمیماند و هیچکس از او چیزی نمیخواست مگر آنکه با اجابت درخواستش او را باز میگرداند.
روزی اعرابی بیابانگردی به نزد امیرمومنان امام علی (ع) آمد و گفت که یا اباالحسن در خانه خود چیزی از حیوانات نظیر گوسفند یا شتر ندارم، امیرمومنان امام علی (ع) فرمودند والله و به خدا سوگند بیش از قوت معمول خانه چیزی ندارم که به تو بدهم، یک مرتبه این اعرابی گفت به خدا قسم خدا در قیامت از این ایستادن و ناامیدی من از محضر تو سوال میکند که باید پاسخ بدهی.
در این هنگام امیرمؤمنان امام علی (ع) با صدای بلند ناله کردند و گریستند فرمودند این اعرابی را برگردانید، حضرت خطاب به اعرابی فرمودند دوباره سخنت را بگو، او گفت، دوباره امیرمومنان امام علی (ع) گریستند و فرمودند ای قنبر آن زره من را بیاور، قنبر زره را آورد، امیر مؤمنان امام علی (ع) زره را گرفتند و به آن اعرابی دادند و فرمودند مراقب باش کسی سرت را کلاه نگذارد چون این ذره غمهای فراوانی را در صحنههای جنگ از دل پیامبر (ص) دفع کرده است. قنبر گفت از نظر مالی بیست درهم بیشتر به او نمیدهند، امیرمومنان امام علی (ع) فرمودند او را کفایت میکند، ایشان در ادامه فرمودند ای قنبر به خدا سوگند که دوست ندارم که به اندازه دنیا طلا و نقره میداشتم و آن را صدقه میدادم و خدا آن را از من میپذیرفت ولی از این دیدار بازخواستم میکرد، یعنی من تحمل ندارم که حتی یک دل از من شکسته باز گردد و چنین ذهنیتی را نسبت به من علی داشته باشد.
مردی نزد امیر مؤمنان امام علی (ع) آمدند و گفتند خواستهای دارم حضرت فرمودند بگو، آن مرد گفت من در یک منزلی سکونت میکنم در این منزل درخت خرمایی است که خود صاحب خانه در آن سکونت دارد در کنجی هم ما اتاقی داریم، زمانی که باد میوزد خرما میریزد، بچههای من چشمانشان به خرماهای روی زمین میافتد میروند و بر میدارند نه سنگ میزنند نه از درخت چیزی میکنند یا بالا میروند؛ هنگامی که باد میزند طوری میشود که آنها میروند یکی دوتا بر میدارند، این صاحب خانه گاه خرماها را از دهان فرزندان من به در میآورد و به آنها توهین میکند، ای ابوالحسن میشود با او صحبت کنید رضایت او را بگیرید که تا این حد به من سخت نگیرد.
امیر مؤمنان امام علی (ع) آمدند صاحب خانه را صدا زدند، شیوه سخن گفتن وجود مبارک حضرت با این مرد فوقالعاده است، امیر مؤمنان امام علی (ع) فرمودند این مرد در خانه تو در فلان جا زندگی میکند و میگوید در آنجا درخت خرمایی است و باد آن را حرکت میدهد و گاه از آن خرمایی تازه رسیده میافتد و گاه پرنده چیزی از آن میافکند، فرزندان این مرد بدون اینکه سنگی به طرف آن پرتاب کنند یا با چوب به سمت آن ضربهای بزنند از خرماهای بر زمین افتاده بر میدارند، میخواهم او را حلال کنی؛ صاحب خانه نپذیرفت و گفت مال من است و حلال نمیکنم. حضرت فرمودند که درست میگویی پس بیا با من معاملهای انجام بده، خدا را گواه میگیرم و از سوی پیامبر خدا (ص) ضمانت میکنم که در قبال این درخت خرما خداوند باغی را در بهشت به تو عنایت کند، مرد گفت پیشکش من نسیه قبول نمیکنم، نزدیک غروب بود امیرمومنان امام علی (ع) به وی فرمودند این خانه را در برابر فلان نخلستان و باغم به من میفروشی، مرد گفت آری، امیرمومنان امام علی (ع) فرمودند خداوند را گواه بگیر که این خانه را در مقابل خانه من فروختی، مرد گفت گواه میگیرم و میپذیرم، امیر مؤمنان امام علی (ع) فرمودند معامله انجام شد خانه را خریدند به مرد درخواست کننده فرمودند برخیز و خانه را مالک شو خدا مبارک گرداند و بر تو حلال باشد آن مرد رفت و وارد خانه شد.
امیر مؤمنان امام علی (ع) با حال خوشی به مسجد آمد. هنگام غروب بود و پیامبر (ص) نماز را خواندند و پس از نماز برگشتند رو به اصحاب خود فرمودند که جبرئیل فرود آمد و سلام خدا را به من رساند و فرمود قبل غروب علی کاری کرده است، به جبرئیل گفتم چه کاری، جبرئیل گفت بخوان ای پیامبر خدا (ص) حضرت فرمودند چه چیزی را بخوانم، جبرئیل گفت بخوان «بسمالله الرحمن رحیم و الیل اذا یغشی (۱) والنهار إذا تجلی (۲) همین طور تا آخر آیه و لسوف یرضی (۲۱)»، امیرمومنان امام علی (ع) امشب کاری کرده که رضای خدا را حاصل کرد به دلیل رضای این دل شکسته پدر که شرمسار در کنار فرزندانش از دانه خرمایی باز مانده بود.
منبع: مهر
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: امام علی ع رضایت نخلستان امیر مؤمنان امام علی امیرمومنان امام علی فرمودند ای صاحب خانه مرد گفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۳۲۴۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کتاب «معجزه شکرگزاری» کلید رضایت خاطر درونی را بیان میکند
ایسنا/خراسان رضوی معجزه حقیقت دارد و زندگی میتواند با نیایش و سپاسگزاری، بسیار بهتر از چیزی باشد که در کودکی تصور میکردیم. «راندا برن» جزو ۱۰۰ چهره تاثیرگذار برگزیده از سوی مجله تایم در سال ۲۰۰۷ در کتاب «معجزه شکرگزاری» به تشریح اهمیت قدرشناسی در زندگی انسان میپردازد و با تمرینهای آرامشبخش کمک میکند تا توانایی را در افراد تقویت و معجزه را در زندگیشان تزریق کند.
ما انسانها در سرتاسر زندگی با سختیها امتحان میشویم، حتی گاهی ممکن است فکر کنیم هرگز دوباره روی پای خود نخواهیم ایستاد. در کتاب «معجزه شکرگزاری» میآموزیم که همیشه سپاسگزار بودن را به خود یادآوری و برای آنچه در مسیرمان قرار گرفته، قدردان باشیم. بنابراین، این کتاب راز زندگی را در شکرگزاری میبیند و معتقد است تکرار این کار میتواند کلید رضایت خاطر درونی و بهبود کیفیت روابط و زندگی افراد نیز باشد.
راندا برن در کتاب معجزه شکرگزاری قصد دارد به افراد نشان دهد که تاثیر سپاسگزاری به عنوان یک عادت هر روزه به شمار میآید، زیرا انسان معمولا در گیرودار روزمرگی، ناخودآگاه زیباییهای زندگی را نمیبیند. برن با مجموعهای از تمرینها و طی یک دوره ۲۸ روزه به افراد کمک میکند تا قدرشناسی را به عادت تبدیل کنند و نتایج اعجابآور آن را در طولانی مدت نظارهگر باشند.
در بخشی از کتاب معجزه شکرگزاری آمده است «زمانی که سپاسگزار و قدردان نعمتهایی باشید که هرچقدر هم کوچک باشند، خواهید دید که فورا افزایش خواهند یافت. اگر برای پولی که هر چند اندک باشد سپاسگزاری کنید، خواهید دید که به طرز بسیار جادویی داراییتان افزایش خواهد یافت. اگر از رابطهای که دارید سپاسگزار باشید، حتی اگر آنقدرها هم کامل و بیعیب نباشد، میبینید که به طور معجزهآسایی بهتر و کاملتر خواهد شد.
اگر از شغلی که دارید سپاسگزار باشید، حتی اگر در نظرتان اصلا رویایی به نظر نمیرسد، خیلی زود تغییراتی در روند کاریتان ایجاد خواهد شد به گونهای که بیشتر از آن لذت ببرید و از انواع فرصتهای کاری در خصوص کارتان متعجب خواهید شد.
نکته مهم این است که اگر نعمتها و داشتههایمان را شمارش نکنیم، در حقیقت در دام شمارش ناخواسته نداشتهها و موارد منفی گرفتار میشویم و در مورد هرآنچه که نداریم صحبت خواهیم کرد. زمانی که دیگران را نقد میکنیم و آنها را مقصر میدانیم، زمانی که در ترافیک گیر کرده و از عالم و آدم شکایت میکنیم، زمانی که منتظر رسیدن نوبتمان هستیم، تاخیرها، کارهای اداری وقتگیر، نداشتن پول کافی یا بدی آبوهوا، ناخواسته تمام این موارد منفی را شمارش خواهیم کرد.
زمانی هم که موارد منفی را شمارش کنیم آنها به جای نکات مثبت و نعمتها افزایش خواهند یافت و از همه مهمتر با شمارش هر مورد منفی و گله و شکایت، نعمتهایی که در مسیر راهمان قرار دارند را هم از بین میبریم. در واقع من هر دو را امتحان کردهام، هم شمردن نعمتها و هم موارد منفی و میتوانم اطمینان دهم که شمردن نعمتها تنها راه فراوانی در زندگیتان است».
جملات برگزیدهای در این کتاب آمده است که شامل «هرکسی که قدردانی نکند، تمام آنچه که به او ارزانی شده نیز گرفته خواهند شد» و «این یک واقعیت ساده است، وقتی که سپاسگزار و قدردان نیستید نمیتوانید به اندازه کافی دریافت کنید و در واقع جادو را از ادامه زندگیتان حذف نمودهاید. زمانی که سپاسگزار نیستید، جلوی جریان سلامتی بهتر، روابط بهتر، شادی بیشتر، پول بیشتر و پیشرفت کاری و شغل مناسب را برای خودتان میگیرید» میشود.
«بامدادان، هنگامیکه از خواب برمیخیزید، برای دیدن روشنایی صبح سپاسگزاری کنید، برای غذا و شادی زندگیتان سپاسگزار باشید، اگر هیچ علتی برای سپاسگزاری نمییابید، پس مشکلی در خود شما وجود دارد».
راندا برن نویسنده و تهیهکننده استرالیایی را پیشتر به خاطر کتاب «راز» ستودهاند. کتابی که تا بهار سال ۲۰۰۷ بالغ بر ۴ میلیون نسخه فروش داشت و با چنان اقبالی مواجه شد که فیلمی به همین نام نیز در ارتباط با آن ساخته شد. تاکنون بیش از ۲ میلیون نسخه از فیلم «راز» به فروش رسیده است. راندا برن از تهیهکنندگان تلویزیون استرالیاست که در سال ۲۰۰۷، جزو ۱۰۰ چهره برجسته موثر در جهان از نظر مجله تایم نیز شناخته شد.
انتهای پیام